t.me/Atashdaron1
تنسگریتی و دوره های آتش درون شما
بوسیله رناتا مورز و نائی مورز
چاپ شده در مجله کانکشن ۲۰۱۴
برای قرن ها ، ترویج آگاهی و استفاده از انرژی ما، آتش درون امان، پایه اصلی تندرستی و سلامت ما بوده ، و این بعنوان اصل کلیدی تنسگریتی می باشد. تنسگریتی ورژن مدرن تمرینات شمنی از مکزیک کهن است که بوسیله کارلوس کاستاندا و همراهانش توسعه یافته است. بینندگان شمن مکزیک باستان دیدند که دنیای ما بطور اساسی دنیای انرژی است. و اگر ما به انرژی خودمان واقف شده و آن را تقویت کنیم ، آنگاه موجودیت فیزیکی ما شادابی و انسجام طبیعی خود را بسیار طولانی تر از معمول حفظ می کند، و ما بهتر قادر خواهیم بود که با موجودیت انرژی سان امان ، روح امان، بخش بی زمان امان که در رویا های روز و شب ما سفر می کند، ارتباط برقرار کنیم. تنسگریتی از طریق حرکات و تنفس هایی که گذر گاه های جادویی نامیده می شود ، و خود باز بینی، سکوت و تمرینات رویا بینی، به ما کمک می کند که به خود ، بدن ذهنی و محدوده های انرژی اش بوسیله ی موجودیت انرژیک امان متصل شویم. و برای شمن های مکزیک باستان، این یکپارچگی و انسجامی بود که با خود تندرستی بهمراه می آورد.
ما از ستارگان آمده ایم، تا در زمین به توری (مسافرت)از آگاهی برویم، و سپس به ستارگان باز گردیم. دانستن ریتم انرژی امان در زمانی که اینجا هستیم، و ارتباط اش با ریتم ها و دوره های زمین، به گفته ی دون خوان برای یک تور آگاهی و حیات ، انضباط پایه و اساسی است.
در ورکشاپ پیش روی ما در ماه جولای در شهر مونیخ ، ما این اکتشاف را با تمرکزی ویژه بر دوره های انرژی خودمان یا آتش درون ، در طول دوره های ۲۴ساعته روزانه امان، شروع خواهیم کرد. ما حرکات جادویی ای را تمرین می کنیم که به تنظیم بدن کمک می کنند، که ذهن را آرام می کند، بنابر این خواهیم توانست ریتم طبیعی بدن امان را بجای ذهن مشاهده کنیم که می خواهد از او پیروی کنیم. بعنوان مثال، وقتی صبح از خواب بیدار می شویم ، ذهن امان احتمالاً به ما می گوید که باید بلافاصله ایمیل های امان را چک کنیم. در حالیکه وجود از ما می خواهد که دمی را توقف کنیم تا او "حاضر" شود، و در این حضور بیاد آوردن رویاهای مان رخ می دهد. اگر در این باره فکر کنید، ما حدود یک سوم از زندگی امان، تور کیهانی آگاهی امان را، در خواب می گذرانیم. دون خوان می پرسید، در طول این همه وقت کجا می رویم؟
و دقت ما در ساعات دیگر روز کجا می رود، در طول دو سوم دیگر تور امان؟ جایی که دقت و انرژی ما در طول روز می رود ممکن است نشانه ای از جایی باشد که دقت ما در شب ها می رود و بالعکس.
اگر بطور مثال ما خودمان را به قهوه خوردن می بندیم که از این طریق آخرین موارد از لیست کارهای واجب روزانه امان را در ساعت سه یا چهار صبح انجام دهیم ، زمانی که معمولاً انرژی ما پایین است، به احتمال زیاد خوابهایی از ترس، مقاومت یا ابهام در شب خواهیم داشت. در سوی دیگر ، اگر ما بتوانیم متوقف شده، جریان عادت امان را قطع کرده، نفس کشیده و چند حرکتی تمرین کنیم، به اطراف امان نگاه کنیم از آنچه ما را فرا گرفته قدر دانی کنیم، آتش درون ما بر انگیخته می شود و ما خیلی بیشتر احتمال دارد خودمان را قادر به متوقف کردن رویاهای مان در شب و نگاهی به اطراف کردن ببینیم و آگاهی از اینکه ما در یک وضعیت رویا هستیم. و همچنین این ممکن است که به ما کمک کند که بفهمیم و قدردان باشیم که در طول روز هم ما در وضعیت رویا هستیم.
اگر ما این واقعیت را تشخیص دهیم، ساعت یازده صبح با شریک زندگی امان، فقط به این عنوان که جفت امان آماده خواب می شویم، درباره سرخوردگی از رابطه امان یا اینکه کدام امان شیوه فرزند پروری موثر تری دارد صحبت نمی کنیم. در عوض، ما این بحث را برای ساعت دیگری از روز نگهمیداریم، زمانی که هر دو نفر انرژی و مزاج گفتگو داشته باشند و راه حل های سالمی پیدا کنند.
نیاکان ما از این موضوع آگاه بودند، آنها وابسته به محرکی نبودند که وارد روز اشان شوند، و بواسطه ی نور مصنوعی هم دچار حواس پرتی نمی شدند، تلویزیون یا کامپیوتر درشب. آنها می توانستند ریتم طبیعی شبانه روز را دنبال کنند. وقتی خورشید پایین می رفت زمان استراحت، دور هم جمع شدن و ورود به سکوت رمز آلود ی بود که فرد می توانست با ماه ، سیارات و ستارگان صحبت کند و در دنیاهای نادیده سفر کند. و وقتی خورشید بالا می آمد ، آماده بودند که اجازه دهند وجود شان روشن شود و برخی از آن راز ها را وارد فعالیت روزانه کند. ما می توانیم از آنان سرمشق بگیریم و سفر روزانه ای را زندگی کنیم که آتش درون امان را شعله ور کند.