Year 1999
مصاحبه با زنان ردیاب انرژی،هنرجویان کارلوس کاستاندا،فلوریندا دانر گرا ،تایشا آبلار و کارول تیگز.
این مصاحبه برخوردی بین زنان هنرجو و زنان مربی تنسگریتی است ، برمبنای ترکیب بیش از دویست پرسشی که خانم ها از چندین کشور فرستاده اند .ممکن است که کسی بگوید که بین پرسشها سازگاری وجود ندارد اما در عین حال آنها شبیه اند چرا که در یک راستا هستند و راهشان یکسان است ،بنابراین هر پاسخی درعین حال که به فردی خاص مربوط است غیر شخصی نیز می باشد. این اتفاق بی نظیر (ما واقعن اینگونه فکر می کنیم ) بمعنای این است که خود را در داستان دیگری ،رویا ببینیم . قصدی که بالاخره دوگانگی زنانگی و مردانگی در میان ما را در هم آمیخت و روابط مردانه -زنانه را بهمین صورت.
چرا شما دومین کارگاه آموزشی زنان را برگزار میکنید؟
برای یک هدایتگر لازم است که ابزارش را بشناسد -چه اطلاعاتی رامی تواند بگیرد ،و چگونه می تواند از آنها استفاده کند .بعنوان موجودی با زهدان ، لازم است که معتدل و هوشیار باشیم .آگاه از اینکه چگونه زهدان ما ادراک مارا هدایت میکند. برمبنای بینندگان ما هدیه ای خارق العاده ،جعبه ای ادراک کننده ،اندامی برای تکامل داریم اما هنوز تن آسا و عشرت طلبیمم ، ما میخواهیم که راهنمایی شویم ،روش کار بهمان داده شود . چگونه میشود اینگونه رشد کرد؟
ممکن است لطفاً درباره ی قدرت زهدان صحبت کنید؟
بینندگان کهن مکزیک مایل بودند که کارکرد ثانوی رحم را بیدار کنند. یعنی تکامل ،که به معنای دیدن انرژی بطور مستقیم به آن شکلی که در کاینات جاری میباشد است. همانگونه که مادر رویای کودک اش را در زهدانش میبیند ،هدایتگر ها می توانند با استفاده از همین قدرت زهدان هایشان، رؤیای ساحران را رؤیا ببینند.
چگونه عملکرد ثانوی زهدان را بیدار کنیم؟
عملکرد ثانوی رحم میتواند با کاری بیدار شود که فلوریندا دانر گرا آنرا غلبه بر خود مینامد.این کار با آگاهی و پاکسازی لیست اجتماعی سازی یک نفر انجام میگیرد.و نابود کردن اصول رفتاری بی فایده برای بینندگان؛بزرگترین هدر دهی انرژی در نمایش دادن خود است.این شامل نمایاندن آنچه می اندیشیم که معنای مرد یا زن بودن در نظم اجتماعی است هم میشود.
بتازگی شما درباره بیدار کردن زن واقعی درون هرکدام ازما صحبت کرده اید میشود توضیح دهید که منظورتان چه بوده است؟ .
در سمینار مکزیکو سیتی گفتیم ،قبل از آنکه بتوانیم در رویا باشیم مهم است که بدانیم معنای مردو یا زن بودن ، چیست؟ هدایتگر باید کاملن به آگاهی رسیده باشد که او چگونه معنای باور های اجتماعی را درباره ی یک مرد ویا زن بودن ، حمل می کند .شاگردان دون خوان از ما خواستند تا دریابیم که :چه چیزی بنظر شما مردانه است و چه چیزی زنانه ؟ما میبایست که نظراتمان را بازبینی میکردیم و باید از توافقات نا خودآگاهی که ساخته ایم یا جایی که تلاش را رها و تسلیم شده ایم ،آگاهی میافتیم.غالب اوقات میدیدیم که باورهای ما قراردادی است و آنها واقعن کاری با جنسیت بطور کلی ندارند.بعنوان مثال ممکن است که ما پذیرفته باشیم که زنان مطیع هستند ،هرکدام ازما که اینرا جلوی ناوال میگذاشت او میگفت:آیا مردان همانقدر مطیع نیستند؟اگر ما می آزمودیم که کجا تسلیم شدیم ،ممکن بود دریابیم که خیلی راحت مغلوب گشته ایم ، ما واقعن آنچنان که فکر میکردیم قربانی نبوده ایم .دون خوان به ناوال می گفت : "هیچکسی باکسی کاری نمی تواند بکند. " (چرخ زمان)اگر ما بخواهیم زن واقعی شویم به این معناست که میخواهیم به طرف هسته اصلی خودمان برویم و برمبنای آن عمل کنیم.بعضی از ما شاید بخواهیم آنجور که ناوال میگفت :"جانبداری بابا "،رفتار کنیم . ما همه دختر بابا هستیم ،که شدیدن می خواهیم موافقت اورا جلب کنیم و تقلیدش نماییم ،و البته بدترین ویژگی های اورا خیلی بیشتر از خوبهایش تقلید می کنیم .اگر بخواهیم مرد باشیم خوب از آب در نمی آید چرا که بهترین توانایی امان یعنی توانایی ادراک مستقیم از راه زهدان را فراموش کرده ایم.
من با این اعتقاد بزرگ شدم که،تا وقتی چیزی برای رقابت کرد ن بین زنها هست ، نمی توانی به زنان دیگر اعتماد کنی. برای اینکه بتوانم در میانشان به روانی هدایت شوم چگونه دست ازین عقیده بردارم؟
وقتی یکی از ما جمله ای شبیه این می گفت که من به زنها اعتماد ندارم کارول تیگز زود به قلب مطلب میزد که "تو هم یک زن هستی ،نیستی؟آیا قابل اعتماد هستی؟امتحان اش کن. او می گفت که بشریت با اندیشه های امتحان نشده پر شده است .برای اینکه هدایت شویم باید که این اندیشه هارا بیازماییم. ،و برمبنای آنچه که نتیجه ی آزمایش هامان است عمل کنیم .والا پیوندگاهمان در همان جایگاه میماند .اگر اندیشه رقابت جویی را بیازماییم در خواهیم یافت که ما همگی بنوعی رقابت طلبیم .ما همه تمایلمان را برای قاپیدن خواسته هامان از زندگی،برای گرقتن آنچه لازم داریم، ثابت میکنیم .ما اصرار دیگر باشندگان را که همین کار را می کنند رقابت تفسیر می کنیم . مجبور نیستیم که اینرا اینگونه تفسیر کنیم. کافی است که آگاه باشیم که افراد دیگر نیز کاری را می کنند که لازم است بکنند و بگذاریم که کارشان را بکنند. لازم نیست که همیشه درجه ی یک باشیم.هریک از ما رابطه ای مستقیم با بی کرانگی دارد. چه کسی می تواند اینرا از شما دور کند؟ کارول تیگز می گفت :" اگر بدهید همه چیز را بدست می آورید."
بعنوان مثال برای مقاصد ساحری و یا نیروهای انتزاعی ؛چگونه می توانیم از نیروهای طبیعی مانند باد استفاده بهتری بکنیم؟(فلوریندا دانر گرا یکبار به این اشاره کرد)
فلوریندا دانرگراو به ما گفت که بهتر است از کم شروع کنیم ،اگر ما نتوانیم که یک گپ دوستانه با مردم اطرافمان داشته باشیم نخواهیم توانست که به باد هم دستور دهیم. کارول تیگز پیشنهاد میکرد که هر روز ذره ای خودمانرا تنظیم کنیم ،یک لیست موجودی بگیریم :امروز روز هنرمندانه ای بود؟یا روزی برای غرغر کردن وناله زدن ؟آیا امروز متفاوت عمل کردم؟اگر پاسخ نه بود آنوقت آنرا یادداشت برمیداشتیم و در فرصت دیگر متفاوت عمل می کردیم.
تایشا گفت که لاس زدن از برخی نظرها دریک زن جزئ واجبات است.چگونه میتوانیم از پس آن بر آییم بدون آنکه در دام نظم اجتماعی نیوفتیم؟
تایشا آبلار : لاس زدن ،عریان کردن مراسم توقع همخوابگی است که به ما از نظر انرژتیکی یک شارژی می دهد.این روشی برای استفاده ی مفید زندگی روزمره از انرژی زهدان است . زنان می توانند که انرژی زهدان را بطور مستقیم از چشمانشان به بیرون دهند.ازمیان تمام وجودشان ،و با دانش مستقیم رحم اشان در زندگی روزمره بده بستان کنند . ناوال توضیح می داد که این مانند روابط عاشقانه با آگاهی ،در هرآنچه که آگاهی خودش را نشان بدهد است. او می گفت ما می توانیم که باهر باشنده ای بخوبی ماجرایی عاشقانه داشته باشیم ،نه یک رابطه ی همخوابگی. بلکه در محبتی انتزاعی. او می گفت همخوابگی تنها دادوقالی جنسی است.محبت انتزاعی به نوعی ،نیازمند انضباط و نگهداری حالت ترس آمیخته با احترام است چرا که دیگران را چون موجوداتی جادویی و اسرار آمیز می انگاریم.
آیا می توانید درباره ی یائسگی و مواردی که رحم باجراحی برداشته شده است صحبت کنید؟آیا چنین شرایطی از منظر ساحری در ما بعنوان زن در توانایی هایمان تاثیر می گذارد؟چگونه با این دو وضعیت کنار بیاییم؟
در طول یائسگی،انرژی ای که سابقاً برای مکانیسم تولید مثل در رحم استفاده میشد، دیگر آزاد شده است.زنان یائسه نه تنها فرسوده نشده اند بلکه بوسیله ی جریان انرژی ای جدید بمباران میشوند که در بعضی موارد،که نگران اش هستند، خیلی هم قدرتمندشان می کند.حرکات جادویی می تواند به آنها توانایی و لبه ی انرژی ای بدهد تا اعتدا ل و نیروی حیاتی اشان را در تغییر مسیر انرژی دوران یائسگی، ادامه دهند.عملن وقتی که باشنده اینرا می آزماید درمی یابد که باید کارمتفاوتی را در این دوره برای سلامت اش ،و انرژی اش برای نگهداشتن اعتدال و به حداکثر رساندن ادراک مستقیم که حالا برای اوممکن شده است ،انجام دهد.در صورت جراحی و بیرون آوردن رحم :"برای جنگجو هیج مزیت یا عدم مزیتی وجود ندارد.فقط برای او مبارزه طلبی وجود دارد" باشنده ای که عمل برداشتن رحم کرده است یک مبارزه ی عالی بدست آورده ،چرا که او هنوز نقشه ی ساختاریه رحم را دارد،اما میداند که دیگر نمی تواند برای ادراک مستقیم انرژی، راحت طلب بماند.باید که هدفی نرمش ناپذیر داشته باشد -برتری و امتیاز نسبت به مردان آن چیزی است که همه ی هدایت گران نیاز دارند.و تازه هیسترکتومی(برداشتن رحم)میتواند فرصتی بدست دهد تا بالاخره نگاهی به آنچه که یک نفر با رحم اش کرده، انداخت.تمام اغتشاش و اضطراب از باور های ما که چه هستیم می آید و یا اینکه چطور باورهای مادرمان را کپی کرده ایم یا بازتاب حس امان درباره ی پدری است که هرگز محبتی به ما نداشته است.ما میتوانیم که روابط جنسی امان را مرور دوباره کنیم و ببینیم چطور میتوانیم داستان را بروش جدیدی بازنویسی کنیم . . .
در سمینار من دوباره شنیدم که شاگردان زن دون خوان بر این متمرکز هستند که تکامل بیابند و نه باز تولید ، نظرتان درباره ی اینکه مادری باشید که دیگران احساس می کنند می خواهد یگانه باشد چیست؟
مهمترین مسئله برای هدایتگر بی عیب و نقصی است،تا پشتیبان تصمیم اش شود،حالا هرچه که می خواهد باشد. اگر کسی انتخاب کرد که مادر شود،پس باید بی عیب و نقص باشد. او به بچه اش عشق اش به کل و تمامیت هستی، را میدهد،بدون سرمایه گذاری،وبدون تلاش در جهت خوشنودی کودک.او مراقب نیاز های خود هم هست بنابراین از اینکه همه چیز را داده است عصبانی نیست و کسی هم قرار نیست که چیزی را به او بازگرداند.
تایشا آبلار از هفت سال مجرد بودن میگوید،آیا احساس هوس و آرزوی درس
درباره سکس با غیر همجنس کردی؟ .
اشتیاق و شهوت چیزی نیست که هدایتگر بخواهد از آنها دل بکند!پرسش بهتر می تواند این باشد که ما به چه چیزی مشتاق هستیم؟آیا واقعن سکس با جنس مخالف است؟یا چیز بیشتری هست؟ما میتوانیم از اشتیاق و شهوت بعنوان نیروهایی مثبت در راه متفاوتی استفاده کنیم ،برای رویا دیدن.از منظر بینندگان آنچه که بشریت بطور مطلق به آن اشتیاق دارد کالبد انرژی است.تصدیق این مسئله بیشتر وقار می آورد تا نیاز و الزام رابطه جنسی بین زن و مرد.بینندگان برای مدتی تجرد را پیشنهاد می کنند چرا که هدایتگر خصوصن زنان هدایتگر نیاز دارند که لیست اشانرا باز نگری کنند.آنها نیازمند مدتی توقف ودرنگ هستند تا بدانند که چه هستند و چه میخواهند.آنچه همیشه متوجه می شویم این است که ما آنطور که ناوال می گفت "هرج و مرج "هستیم. همه جا هستیم.ما نیاز به پیوستگی داریم قبل از آنکه بخواهیم با دیگری بطور انرژتیکی ترکیب شویم .ما برای مبادله ی انرژی که در هر گونه ارتباط جنسی هست آماده نخواهیم بود اگر که لیست امان را امتحان نکرده باشیم، که شامل تمام توقعات و تعابیری است که ما را در اتصال به دیگران می گذارد.ناوال به ما گفت که در روابط امان ما همیشه درپی و منتظر تلافی وجبران هستیم ،و اینکه هدایتگران برای بازگرداندن و اعاده منتظر نمی مانند.آنها اشتراک اشان با هر موجودی را توسط انضباطی عالی و عاطفه ای بی نقص برداشته اند. تایشا آبلار برای ما توضیح می دهد که تجرد برای مبارز موضوعی برای گرفتن امتیاز بیشتر در رفتار خوب و برای بالا بردن نموداراز خودگذشتگی و ایثار نیست.این گم کردن نکته است. هفت سال اشاره به کامل کردن چرخه ی زمان دارد. زمان دقیق این چرخه ممکن است بر حسب تفاوت زنان تغییر کند.ما باید این را برای خودمان بازخوانی کنیم ونسبت به آن مسئول باشیم.این فوق العاده است! بی کرانگی برای ما مسیری برای دنبال کردن گذاشته که اگر سکوت داشته باشیم میتوانیم درک اش کنیم.
آیا گریه کردن برای یک مبارز نشانه ی ضعف ونشانه ی در تله ی دنیا افتادن است؟ مرور دوباره ،سکوت درونی و دیدن، آیا میتوانند که احساس تهی بودن را برطرف کنند یا اینکه این احساس ها هرگز مارا ترک نمی کنند؟
مبارزان هم گریه میکنند اما نه برای چیزی جزئی. مبارز برای خود گریه نمی کند. اگر اندوه امان بخاطر پشیمانی از رابطه امان با کسی است که در گذشته می شناختیم ،میتوانیم مهر و عاطفه ای را که نسبت به آن فرد حس می کنیم پس بگیریم و به کسی که در مقابل امان هست اظهار کنیم.ما کارهایی را الان انجام می دهیم که در گذشته فرصت اش را نداشتیم که با دیگران بکنیم.ما در زمان حال آنها را جبران میکنیم . دون خوان به کارلوس کاستاندا گفت"یک جنگجوی مسافر تنهاراهی که می تواند بگوید ممنونم از تو و خداحافظ این عمل جادویی است: که در سکوت اش هرچه که عاشق اش بوده است را انبار کند (کرانه فعال بی کرانگی) ناوال به ما نشان داد که یک جنگجوی مسافراین عشق را به هر باشنده ای که الان برخورد میکند اظهار میدارد.
چه کاری میشود برای هوشیاری و متانت کرد؟
با آگاهی داشتن از لوازم امان و مسئولیت پذیری در قبال آنها.بعنوان مثال میتوانیم سیکل قاعده گی امان را دنبال کنیم،بنابراین با تغییر حالت امان جا نمی خوریم که بخندیم و بگوییم آه من اصلن توانش را ندارم و نمیدانم چرا.ما میتوانیم انضباط بیشتری در طول سیکل قاعدگی داشته باشیم وقتی که هوس غذاهای عجیب می کنیم و یا وقتی که به استراحت بیشتری نیاز داریم . مسئولیت امان این است که بسادگی بیشتر بخوابیم ،و غذای خوب بخوریم و نه هله هوله. فلوریندا دانر گرا با قاطعیت می گوید شما بهتر میدانید حرکات جادویی برای شما لبه ی جدیدی آورده است آنرا برای منضبط کردن خود استفاده کنید تااینکه مرتب برای خود تکرار کنید که،"من اینطوری حس نمی کنم."
چگونه بر قصد برای عملی مانند رویا دیدن تمرکز کنیم؟
ما بسادگی انجام اش می دهیم. نحو کلام این پرسش خود نمایانگر این است که چطور ما آموزش دیده ایم که منتظر ساختار، بیشتر از عمل کردن باشیم. فعل عمل کردن تبدیل به اسم در این جمله شده است ."عمل".قصد کردن تبدیل به "تمرکز بر قصد" شده.قصد کردن از ارتباط مستقیم با نیروی آگاهی در کیهان می آید. وقتی ارتباط شفاف است ،عمل ما هم بهمان وضوح است .برای رویا دیدن ما قصد رویا دیدن می کنیم. ما تمام روزپیوسته قصد می کنیم. اگر بتوانیم در اعمال روزانه منسجم باشیم آنوقت بطور طبیعی رویا دیدن می آید.
چگونه میشود مبارزی بی عیب و نقص بود با مبارزانی که یک قصدرا باآنان شریک هستی؟بعضی از ما در رابطه با شریک شدن "لحظه ای در راه"گیج هستیم و دنبال کسی هستیم که در او بیاویزیم یا اینکه وظیفه ی نیابتی برای حامیان قائل شویم.
هدایتگری سفری انفرادی است.هیچکس جنگجوی مبارز را حمل نمی کند.با این حال باهم کار کردن بمعنای پاسخگو بودن است. اگر شما میدانیدکه در کار بخصوصی خوب نیستید اگر آنرا بردارید که انجامش دهید درست صورت نمی گیرد یا اینکه انجام نمی شود، پس شما می گذارید که کس دیگری انجام اش دهد. این به این معنی نیست که شما عقب مینشینید و کاری نمی کنید شما راه دیگری می یابید تا شریک شوید. خیلی از ما ابراز می کنیم که مستقل هستیم . متاسفانه ،ما همیشه بدترین تفسیر را از مستقل بودن می سازیم . ما اینرا اینگونه قلمداد میکنیم که که هرکاری میکنیم. ناوال به ما می گفت که مراقب باشید که چگونه خودتان را عنوان می کنید که هستید.
چگونه مسئله ی مغاکی که زن ومرد را در دیدن از هم جدا می کند حل می کنید و آنرا در زندگی ادامه می دهید؟
مغاک تفسیری از باشندگانی است که با هم به ماجراجویی بزرگی می روند.اگر واقعن مغاکی زن و مرد را از هم جدامیکرد هیچکدام از ما هرگز حامله نمی شد . بینندگان می گویند که مردان و زنان ممکن است که با هم در فراسوی همخوابگی و تولید مثل کار کنند ،تا راه جدیدی برای بودن بسازند.
یکبار اشاره شدکه خط قرمزی برای تنسگریتی در دوران حاملگی وجود دارد آیا این درست است؟
دررابطه با رشته حرکات مربوط به رحم بله. فلوریندا دانر گرا توصیه می کند که این حرکات در دوران حاملگی بهتر است انجام نگیرد. این سری از حرکات برانگیخته با قصدی است که رحم را برای توانایی های ثانویه ی تکاملی اش آماده و بیدار می کند .این شوخی نیست . بسیاری از این حرکات درگیر پاکسازی ارگان های جنسی از وظایف تولید مثلی اشان هستند. نا متداول نیست که کاروزان در اثر تکرار این سری از حرکات دچار قاعده گی خارج از موقع عادی شوند، چرا که رحم بطور فیزیکی برای منظور جدید برانگیخته و پاک شده است. حاملگی وقت مناسبی برای به چالش کشیدن قابلیت اولیه رحم در تولید مثل نیست. قاعده گی درهر صورت بعنوان زمان پر قدرتی برای انجام دادن سری حرکات مربوط به رحم شناخته میشود،چرا که زهدان بعنوان اندامی ادراکی خالی و آماده شده است بهترین زمان است برای اینکه آگاهی جدیدی برایمان فراهم آورد.تمرین بقیه حرکات جادویی که مستقیم انرژی را به رحم منتقل نمی کند کاملن در دوران حاملگی بی ضرر است .
مادری گفته است که او در حالیکه باردار بوده به آرامی حرکات جادویی برای بی عملی را انجام داده و حس کرده است که بچه در همان زمان لگد میزندو مشت پرت می کند آیا می توانید نصیحتی کنید که چطور بعنوان مادر رفتار کنیم تا در تله ی ابا و اجدادی نیوفتیم و از اینکه در آخرکارمان به جنگ و دعوا بکشد جلوگیری کنیم؟ و چگونه میتوانیم مانع خود شویم از اینکه الگو هایمان را برای کودکانمان تکرار کنیم ؟
با مادرتان و کودکانتان مانند موجودی که خواهد مرد رفتار کنید .شما ممکن است دیگر او ویا آنها را نبینید.چگونه میخواهید که رفتار کنید؟
© Copyright Fractalum Magazine
Publication Date: December 1999